ترجمهی گزیدهای از شعرهای بختیار علی منتشر شد
گزیدهای از شعرهای کوتاه و بلند بختیار علی در کتابی با عنوان «قصهی سادهی من و آسمان و لیلایم» با ترجمهی رضا کریممجاور و به همت انتشارات مروارید به چاپ رسید. این مجموعه دربرگیرندهی ۳۷ شعر کوتاه و نیمهبلند بختیار علی است که از شش عنوان مجموعهشعر مختلف شاعر، گزینش و به زبان فارسی برگردانده شده است. این مجموعه، دیباچهای را نیز شامل میشود و در آن دیباچه، بخشی از سخنرانی بختیار علی با عنوان «چرا شعر امری ضروری است؟» آمده که به مناسبت روز جهانی شعر، در سال ۲۰۱۹ ایراد کرده است.
بختیار علی نویسنده، شاعر و اندیشمند توانمند کُرد که همزمان در عرصههای گوناگونی همچون رمان، شعر، فلسفه و تئوریهای ادبی و اجتماعی فعالیت میکند، در شعرهایش هم مانند دیگر نوشتههایش با دیدگاهی فلسفی به جهان پیرامون خود مینگرد و در حقیقت او نخستین کسی است که پرسمانهای فلسفی و عقلانی را با این گستردگی وارد فضای زبان و ادبیات کردستان کرده است. او در سال ۲۰۰۶ بهعنوان برندهی جایزهی شعر «احمد هَردی» کردستان برگزیده شد. همچنین در پاییز ۱۴۰۲ جایزهی آلمانی «هیلده دومین» (جایزهی ادبیات در تبعید) ـ که به پاسداشت یاد و خاطرهی «هیلده دومین» این بانوی شاعر، هر سه سال یک بار به یکی از نویسندگانی که آثارش را به زبان آلمانی نوشته و یا آثارش به این زبان ترجمه شده است، اهدا میشود ـ به بختیار علی تعلق گرفت. بختیار علی پیشتر نیز جایزهی معتبر «نلیزاکس» آلمان را دریافت کرده بود.
بختیار علی از نسل شاعرانِ بعد از شیرکو بیکس، لطیف هلمت، عبداله پشیو و رفیق صابر است و میتوان او را از نسل سوم شاعران نوگرای کُرد به شمار آورد. شعر او شعر تفکر و تأمل و فلسفه و خردورزی است و دارای فضا و تصاویری خاص و بسیار متفاوت از همهی شاعران دیگر کردستان است، با تعبیرها، تشبیهها و استعارههای خاص و متفاوتتر، که گاه نامتعارف، انتزاعی و دور از ذهن مینماید و در همان حال جذابیت ویژهی خود را دارد. تصاویر شعری او مجموعهای از تصاویر سوررئالیستی است که گاه در اثر وفور فوران جریان شعری شاعر، پشت سر هم ردیف میشوند و تصور و تجسم آن را برای مخاطب ساده و سطحی دشوار میسازند.
این کتاب در ۱۴۶ صفحه و شمارگان ۳۳۰ نسخه منتشر شده است. در بخشی از دیباچهی کتاب میخوانیم:
«چرا شعر امری ضروری است؟ چرا نمیتوان شعر را نادیده گرفت؟ این پرسشی همیشگی است و هردم و هر زمان در جستجوی پاسخی تازه است. ما فرزند روزگاری هستیم که هر روز بیشتر از دیروز بهسوی عدمقطعیت گام برمیدارد. انسان در بیشتر فعالیتهایش خود را از پرسشهای مهم پنهان میکنند و زندگیاش از پرسوجو دربارهی ماهیت زیبایی و معنای زندگی و زمان تهی شده است. انسان حریصانه در پی رسیدن به نوعی «آسایش ابلهانه» است؛ آسایشی که ریشه در فراموشی تفکر و زیبایی دارد. سادگی و سطحیگرایی به درون همهی ابعاد زندگی نفوذ کرده است. شعر هم از این خطر بزرگ مصون نیست و مثل همهی چیزهای دیگر در خطر است.»
هر نوع بازنشر این متن با ذکر منبع «خانه کتاب کُردی» مجاز است.