کتاب «تاریخ ادبیات کُردی؛ ازجنگ اول جهانی تا سال ۱۹۷۰» منتشر شد
شناسنامه کتاب: «تاریخ ادبیات کُردی؛ از جنگ اول جهانی تا سال ۱۹۷۰»، دکتر جمال احمدی، نشر گوتار، سقز ۱۴۰۲.
این اثر در چهار فصل تدوین شده است. در فصل اوّل به وضع سیاسی و اجتماعی کردستان پس از جنگ اوّل جهانی پرداخته شده است. سعی شده تصویری مختصر از وقایع سیاسی و اجتماعی کردها در این دوران نگاشته شود. به همین منظور از احمد خانی و اندیشههای او شروع شد و با بدرخانها و مبارزات آنها ادامه پیدا میکند تا به بارزانیها و سایر جنبشهای ملی- مذهبی کردی میرسد. فصل دوم نیز به ادامۀ شعر کلاسیک کردی پرداخته است. در این فصل مهمترین چهرههای شاعران پیرو کلاسیسیسم کردی به همراه نقد و بررسی مختصر اشعار آنان آمده است. در فصل سوم نیز به نئوکلاسیکها پرداخته است. در این فصل نیز مهمترین چهرهها در این سبک بررسی شدهاند. در فصل بعدی نیز به نوپردازان اشاره شده است و چهرهها را به همراه شعرشان کاویده است.
این مجلد از جنگ اوّل جهانی تا سال ۱۹۷۰م، را شامل میشود. واقعیت امر این است که جنگ اوّل تبعات و تأثیرات فراوانی، از نظر سیاسی و فرهنگی بر خاورمیانه گذاشت. ادب کردی نیز از شرایط تازه به وجود آمده بیتأثیر نبود؛ بنابراین جنگ اوّل جهانی مبنای خوبی برای این اثر تواند بود. همچنین، سال ۱۹۷۰ سالی بود که تعدادی از شاعران که «شیرکو بیکس» مهمترین آنها بود از تکرار سبک گوران و پیروان او خسته شده بودند و معتقد بودند که باید تغییرات اساسی در شعر کردی ایجاد شود. همین اتفاق نیز افتاد. شاعران سبک «روانگه» (دیدگاه) توانستند شعر کردی را وارد مرحلۀ جدیدی کنند. از این رو نویسنده، مَطلَع و مَقطَعِ این پژوهش را جنگ اوّل جهانی و پدید آمدن «روانگه» (دیدگاه) در سال ۱۹۷۰م، تعریف کرد.
دکتر جمال احمدی
در مقدمه کتاب آمده است: «مهمترین منبع نویسنده، کتاب هفت جلدی دکتر مارف خزندار است. با اینکه اثر او ایراداتی دارد و در مقدمۀ مجلّد اوّل هم بدان اشاراتی شده است، اما در حال حاضر اثری بهتر از آن در تاریخ ادبیات نداریم. از این روی به ناچار بسیاری از داده ها را از تاریخ ادبیات کردی، اثر دکتر خزندار استخراج کرده آن را به فارسی ترجمه و خلاصه کردم. به علاوه چون برخی از دیوانهای شاعران چاپ و منتشر نشده، شواهدِ آن شاعران را از کتاب دکتر خزندار به وام گرفتم؛ بنابراین هر جا که شعر را به دیوان ارجاع ندادم، به معنی آن است که از کتاب خزندار بهره گرفته شده است. البته ناگفته پیداست که در اين پژوهش، چهرههایی دیده میشوند که خزندار به آنها اشاره نکرده است. برای مثال خزندار به شعر نو کردی در کردستان ایران، سواره ایلخانی زاده و همتایانش چون علی حسنیانی و فاتح شیخ الاسلامی و تعدادی دیگر، نپرداخته است که نگارنده این نواقص را در این مجلّد مرتفع کرده است.»
خوانندگان محترم ممکن است با خواندن این اثر متوجه بشوند که گاه در تقسیم بندی و طبقهبندی شاعران این دوران، در سه دستۀ مذکور، ایرادات و اشکالاتی دیده شود. فیالمثل شاعری را ببینند که در مفهوم وطن و ملیّت، شعر یا اشعاری سروده باشد، اما در تقسیم بندی ما جزو شاعران پیرو کلاسیک آمده است. این به ظاهر نقیصه به این مطلب برمیگردد که نویسنده صرفاً به یک شعر و حتی چند شعر در همان مفهوم بسنده نکرده، بلکه آنچه مد نظر نگارنده بوده، اولاً بسامد اشعار است، ثانیاً دغدغۀ خود شاعر که تا چه حدی به بیداری و تجدّد در شعر کردی پایبند بوده است. برای نمونه هیچ وقت نمیتوان شاعری چون هژار و هیمن و سیف القضات را از این لحاظ، با شاعری مثل چروستانی و امین و فؤاد و حمدی و بیخود مقایسه کرد. با آنکه در شعر چروستانی و همراهانش مفاهیم وطن آمده، اما به نظر میرسد هیچگاه به عنوان دغدغهای که برای آن مبارزه کنند و بسیاری از موقعیتهای خود را فدای آن کنند، نبوده است.
این اثر با حجم اندکی که نسبت به پهنهی ادب کردی دارد. تا حدودی توانسته است جریانها و چهرههای مشهور ادبیات کردی را بررسی کند. آنچه که در این پژوهش برای نویسنده اهمیت داشته این بوده که تلاش کند تصویری کلی از ادبیات کردی را در قالب شخصیتهای تاثیرگذار به نمایش بگذارد و بدیهی است که هدف استقرای نام چهرهها و شخصیتهای ادبی نبوده است. از این رو نام برخی از شاعران و یا نویسندگان در این اثر ذکر نشده است.
بۆ داگرتنی تهواوی بابەتەکە ببنە ئەندامی کاناڵی تلگرامی ماڵی کتێبی کوردی…
ئەم بابەتە تایبەتە بە ماڵی کتێبی کوردی و بڵاوکردنەوەی بە ئاماژەدان بە سەرچاوە ڕێگە پێدراوە