هفته کتاب نماد فرهنگ درخشان ایران است
در تقویم ملی ایران، ۲۴ آبانماه بهعنوان روز کتاب، کتابخوانی و کتابدار نامگذاری شده است که به این مناسبت هفته کتاب با برنامههای متنوع در سراسر کشور برگزار میشود. از نظر شما ثبت چنین روزی در تقویم ملی چه اهمیتی دارد و مهمترین اقداماتی که باید در این هفته صورت بگیرد، چیست؟
نامگذاری این روز در تقویم ملی ایران، نشان از ارزش والای کتاب در فرهنگ ایرانی و میزان اهمیت مطالعه در رشد و توسعه فرهنگی دارد، زیرا کتاب راهی برای دستیابی به دانایی و توانایی و مطالعه راز موفقیت انسان در زندگی است، چراکه به توسعه فردی میانجامد. از اینرو در نگاه مفاخر و اندیشمندان حائز اهمیت است تا آنجا که ابوالفضل بیهقی؛ مورخ و نویسنده نامدار عصر غزنوی میگوید: «با کتاب است که میتوان به دانش و نیکیها دست یافت.» یا سقراط؛ فیلسوف بزرگ یونانی معتقد است: «جامعه وقتی به فرزانگی و سعادت دست مییابد که مطالعه، کار روزانهاش باشد.» مطالعه، دایره آگاهی فرد را نسبت به مسائل پیرامونی افزایش میدهد و قدرت خلاقیت و تفکر او نیز فزونی مییابد و از تجربه دیگران در زندگی بهره میبرد. از سوی دیگر، میتواند آدمی را در مسیر موفقیت در زمینه نویسندگی هم قرار دهد. برای مثال در جهان امروز که «تردید» در آن به شکلی فزاینده در حال رشد است، اهمیت تأمل در اندیشه اخلاقی کانت و درک مفهوم وظیفه در تفکر او که «ضرورت عمل کردن از سر احترام به قانون است»، بیش از هر زمان دیگری مهم و تأثیرگذار جلوه میکند. امید است که موضوع ترویج و تسهیل کتابخوانی در این هفته متوقف نشود و ترویج کتابخوانی و گسترش آگاهی را وظیفه هر روز و بلکه هر لحظه خود بدانیم.ایران کشوری با پیشینه غنی فرهنگی و تمدنی است. راه تبدیل شدن موضوع کتابخوانی بهعنوان دغدغهای مهم برای مردم ایران چیست؟
برای پاسخ به این سؤال، از نظریه انتقادی مدد میگیرم که از مشهورترین نظریههای معاصر است و آغاز آن به قرن بیستم و عقاید اندیشمندان مکتب فرانکفورت باز میگردد. این نظریه، رویکردی انتقادی نسبت به جنبههای مختلف زندگی اجتماعی دارد و یک پدیده را براساس معیار و تعریف درونی و ذاتی آن پدیده از خودش نقد میکند. به قول ریموند گاس، نظریه انتقادی، جایگاه ویژهای بهعنوان راهنمای عمل انسانی دارد و از محتوای شناختی برخوردار و درواقع به بیان ساده، یکی از اشکال معرفت است. زیرا از یکسو، با آگاهسازی کارگزاران، در تشخیص منافع و علایق حقیقی افراد جامعه و خود ایشان به آنها یاری میرساند و از سوی دیگر، ذاتا ماهیت رهاییبخش دارد. در نظریه انتقادی، به دو عنصر مرتبط «نقادی» و «اصلاح» توجه میشود و تربیت امری جدانشدنی از تحول اجتماعی و انسانی درنظر گرفته میشود. بنابراین نظام تربیتی و ساختار اجتماعی در رابطهای متقابل معنا مییابند.
حال با توجه به اینکه توسعه تمدنها، ریشه در رشد فکری و فرهنگی هر جامعه دارد و بیتردید، بدون رشد فرهنگ، دانش و آگاهی نمیتوان به توسعهیافتگی رسید، از اینرو فرهنگ بهعنوان خاستگاه دیدگاه و رفتار افراد، نقش زیربنایی در کلیه نظامهای جامعه دارد. در این میان، با وجود تنوع رسانهها و افزایش تعداد ابزارهای فرهنگی، اهمیت و نقش کتاب و مطالعه که نمادی از میزان فرهیختگی جوامع به شمار میروند، ناگفته پیداست. بنابراین با استفاده از نظریه انتقادی و شناخت ویژگیها و مؤلفههای آن، میتوان با کالبدشکافی و شناسایی عوامل عدم توجه به کتاب و کتابخوانی بهعنوان یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی در جامعه پی برد. همچنین با تحلیل و بررسی نظام تعلیم و تربیت درون ساختار جامعه، اهمیت و نقش خانواده، مدرسه و دانشگاه را بهعنوان دو نهادی که تأثیر زیادی بر پیشرفت پایههای فرهنگی اجتماع دارند، در توجه به کتاب و تشویق افراد به کتابخوانی دریافت.
خانواده با اختصاص دادن وقت مناسب در منزل برای مطالعه کودکان، استفاده از ابزار قصه و داستان و اهدا کتاب به فرزندان خود در مناسبتهای مهم میتواند این توجه و عادت را در کودک نهادینه کند. معلمان و استادان هم میتوانند با عدم اکتفا به کتابهای درسی، بالابردن انگیزههای پژوهشی و ارتقای علمی خود، مطالعه تفاوتهای فرهنگی جامعه خویش، گفتوشنود نقادانه با دانشآموزان و دانشجویان درباره مسائل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و افزایش آگاهی آنان نسبت به مسائل پیرامون خود، آنها را از انسانهایی منفعل به فعال و اندیشمند تبدیل کنند و راهحل برونرفت از مشکلات را به آنها بیاموزند. از سوی دیگر، نقش مؤثرتری در گرایش بیشتر آنان به فرهنگ مطالعه و ورود به اطلاعات علمی و نوآوری در زمینههای مختلف علمی داشته باشند. چراکه افزایش آگاهی دانشآموزان و دانشجویان، پرورش ارزشهای علمی آنان را به دنبال خواهد داشت. بنابراین، میتوان گفت کار اصلی یک نظام آموزشی، توانمند ساختن افراد و مجهزکردن آنها به آگاهی انتقادی برای روشنگری و نقد بحرانهای حاکم در جامعه است و همواره میکوشد بستر لازم را برای چاپ و نشر کتاب و فرهنگ کتابخوانی فراهم کند.
بهنظر شما نقش روشنفکران در زمینه پیشبرد این موضوع چقدر مهم است؟
بنابر یکی از پایههای اساسی مکتب فرانکفورت، افکار انسان محصول جامعهای است که در آن زندگی میکند. روشنفکران مجاز به اتخاذ موضع بیطرفی نیستند، بلکه وظیفه دارند حقیقت را از محتواهای ارزشی آن جداکرده و از یکسو در برابر اندیشه خود موضعی انتقادی داشته باشند و از سوی دیگر، رابطه میان اندیشه و جامعه موجود و معرفت اجتماعی نوظهور را تبیین کنند.
قیمت کتاب، به چه میزان می تواند در سطح سرانه مطالعه نقش داشته باشد؟
هرچند بالا رفتن قیمت کتاب، موجب کاهش فروش این محصول فرهنگی در جامعه می شود، اما نمیتوان آن را دلیل اصلی پایین آمدن سطح مطالعه در جامعه دانست، زیرا زمانی که کتاب قیمت چندانی هم در بازار نداشت، به ندرت جزو سبد خرید کالای اساسی خانوادههای ایرانی بود و بیشتر مردم عادت به کتاب خواندن نداشتند. اگر مقایسهای با کشورهای دیگر هم داشته باشیم، قیمت کتاب در آنجا هم نازل نیست.
سیاُمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «ما همانیم که میخوانیم» از ۲۱ تا ۲۷ آبانماه ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد.