معرفی کتاب “تحلیلی بر افکار و آثار علّامه مُلّا عبداللّه احمدیان”
در خردادماه سال ۱۳۸۳ ه.ش جامعهی فرهنگی کرد و علمای دینی و طلاب و کنشگران اسلامی با حالتی از بهت و ناباوری خبر فوت استاد ملاعبدالله احمدیان دانشمند برجسته کردستان ایران را دریافت کردند. وی در حالی در سن ۷۱ سالگی شربت مرگ را چشیدند و به رحمت ایزدی پیوستند که در اوج بلوغ فکری و فعالیتهای علمی بودند بدون سابقهی بیماری سخت و ضعف آنچنانی تنها به فاصلهی چند ماه طومار حیات این جهانیاشان در هم پیچیده شد و به جوار رحمت پروردگارش در جهانی آرام تر و آبادتر و آزادتر منتقل شدند.
در ایام بیماری و بعد از ارتحال ایشان تا کنون حجم وسیعی از مقالههای بزرگداشت وی در مطبوعات انتشار یافته است و ابعادی از فعالیتهای علمی و ادبی وی مورد بررسی قرار گرفته توفیقی که از تاریخ پیدایش مطبوعات در کردستان ایران تا این زمان نصیب هیچ عالم دینی نشده است حتی برای اولین بار بحث و بررسی از آثار و آراء یک عالم دینی کُرد در محافل فرهنگی دیگر مناطق سنی نشین ایران انجام شده است. علاوه بر اینها در یکسال و نیم بعد از فوت آن مرحوم به همت دانشگاهیان و روحانیون و ادیبان و خانواده ی استاد همایشی یک روزه در دانشگاه پیام نور شهرستان مهاباد که محل زندگی و مدفن ایشان بود و مرکز بسیاری از جریانات فرهنگی و سیاسی بوده است ترتیب داده شد علیرغم سردی هوا و صعوبت تردد و مشکلات دیگر اشخاص بسیاری از شهرهای دیگر نیز در آن همایش شرکت کرده و جنبه های مختلف زندگی و کوششهای علمی و ادبی و برجستگیهای آن فرزانه ی کم نظیر و از جهاتی بی بدیل کُرد و اندیشمند اسلامی اهل سنت مورد مداقه و بررسی قرار گرفت.
اما باز هم به باور و به پیمانهی حقیر هنوز گفتنیها دربارهی استاد احمدیان فراوان است و ناگفته ها بسیار اگر مورد گلایه هم قرار گیرم و به مبالغه نیز متهم شوم خواهم گفت که مطالب اساسی در بارهی او هنوز ناگفته مانده است سند ادعایم نیز این کتاب است.
بعد از فوت ایشان همواره از این بیمناک بودم مبادا آنچه بر دیگر شخصیتهای دینی قبل از استاد احمدیان گذشته است از «درک ناقص» و از «تحریف» و به بوتهی فراموشی سپردن» و «توطئهی سکوت» دامن او را هم بگیرد و مبادا ارزیابی ارزش گذاری کارهای معظم له خصوصا کارهای علمی و فکری وی در همین حد متوقف شود و مانند بسیاری از علمای دین و شخصیتهای تاثیر گذار دینی فایل ایشان بسته شود و پروندهی ناگشوده اش بایگانی گردد سپس در همین حالت بررسی ناقص و با این ناگفته ها کار به دست دائرة المعارفها و مشاهیر نویسان سپرده شود برای نمونه با این همه گفتهها و نوشتهها در بارهی استاد احمدیان هیچ موضوع فکری و تحقیقی از آثارش مورد تحقیق و نقد علمی قرار نگرفته است.
اینجانب نظر به موقعیت زندگی و آشنایی سابق و دغدغه های فکری وفرهنگیام نزدیک به بیست سال با استاد احمدیان ارتباط داشتم و بسیار چیزها از او اموختم همان زمانی که چیز قابل ذکری به جز حرافی و اعتراض و احساسات نداشتم تا آن زمان که کم کم با معارف و معارف اسلام آشنا شدم و توانستم مسائل مهمتری را با ایشان در میان بگذارم و از ایشان بهتر استفاده نمایم. اما با اقرار کنم که استاد احمدیان را بیشتر از راه کتابها و نوشتههایش شناختم و از زمانی که آن شناخت برایم دست داد همه ی آثار پخش شده استاد احمدیان را جز قسمتهای بسیار تخصصی از آثار ایشان را با صرافی و نقادی و اشتیاق مطالعه کردم و ارزش آنها را نه از روی تعصب و علاقمندی که این نرد تعصب و علاقمندی را قبلاً با بزرگانی دیگر باخته بودم – و نه از روی حب همولایتی بودن بلکه از راه مقایسه با آثار و کتابهای دیگر مشاهیر دانستم و از همان زمان همواره مروج و مبلغ آن کتابها بودهام و متأسفانه هنگامی که منتظر آثار ناب و بی بدیل دیگری از ایشان بودم خبر بیماری صعب العلاج و متعاقبا فوت ایشان را دریافت کردم.
اینجانب نه دروس بالای دانشگاهی را خواندهام و نه هرگز رخت به حجرهای کشیدهام آنچه خوانده و یافتهام از مطالعات شخصی و مصاحبت با اهل فضل حاصل شده از این رو آگاهی و نظریاتم از جایگاه علما و شخصیتها میتواند تنها شیمائی کلی از آنها را نشان دهد و طبعاً كاملشان نمیدانم با این وصف به نظر اینجانب استاد احمدیان نه تنها یکی از ثمرات گرانبهای تاریخ صد سالهای اخیر عالمان دینی اکراد اهل سنت و از محصولات کمیاب مدرسههای قدیمی است جای پایی نیز در کل فرهنگ اسلامی معاصر دارد و از آن نخبههایی است که در برابر او توقف و تأمل لازم است و شایسته است بیش از این جامعهی فرهنگی اعم از روشنفکران دینی و غیر دینی سرگرم تحقیق وتتبع در آثار و آراء او باشند به امید آنکه پایان نامههای دانشگاهی در تحقیق و بررسی آثار و آراء او نوشته شوند و کتابهایش تجدید چاپ و از منابع تحقیق به شمار آیند و به زبانهای دیگر ترجمه گردند.
در همین راستا این کتاب نیز کوششی محدود است بعد از توفیق خدا اصلیترین مشوق من در تهیه ی این کتاب که به علت امکانات محدودم از اصول نگارش و کتابداری و ویراستاری بی بهره است فرصت مناسب و آزادی نسبی در مطرح کردن استاد احمدیان است که خوشبختانه بطور استثنایی دربارهی ایشان فراهم است و گرنه همین دغدغهها و مطالب که در بارهی استاد احمدیان در ذهن دارم دربارهی کسان دیگری هم داشته و دارم ولی دربارهی بعضی از آنها حتی مطرح کردن و نام بردنشان مشکلات و محذوراتی دارد این را هم اضافه کنم فرزندان فاضل استاد احمدیان که همیشه پیگیر طرح آثار و مباحث استاد هستند در شکستن فضای سکوت و عدم طرح استاد احمدیان نقش بسزایی داشتهاند در جرئت بخشیدن به این حقیر هم مؤثر بودهاند. هر کس کتاب را از سر دقت مطالعه کند در مییابد که هرگز از موضع یک ناظر بی طرف عدول نکردهام و دچار احساسات و ملاحظات غیر دینی نشده و محبت و احترام در قضاوتم دخالت نداشتهاند مادهی اولیهی این کتاب به سال ۸۴ که در همایش بزرگداشت استاد احمدیان شرکت کرده بودم برمی گردد آن زمان مقالهای بلند نوشتم و بخش بسیار کمی از آن را خواندم در سال بعد تصمیم گرفتم آن مقاله را گسترش دهم بدین ترتیب چهار سال طول کشیده است تا نوشتهام به شکل فعلی در آید مدت طولانی اشتغال به تهیهی این اثر مربوط به وضعیت شغلی مؤلف بود که کارمند اداری بود علاوه بر مشغلههای شخصی دیگر همزمان با اشتغال به تهیهی این اثر به کارهای جسته و گریختهی فرهنگی دیگر هم پرداخته است در هر حال اوقاتی را صرف تدوین و تأليف کتاب کردهام و کوششی از سر شوق و ذوق انجام شده گاهی در حین تدوین عباراتی از کتاب فاروق اعظم گریستهام و گاهی در حین بررسی مطلبی از عویصات کلام و فلسفه و فقه مدتها تا زمان فهم نسبی کلام تفکر کردهام و در مواردی هم مانند اصطلاحات نجومی و فلکی به علت وارد نبودن در اصل بحث ها مطلب را به اجمال برگذار کرده ام و گذشته ام به امید اینکه این تلاش خالی از اجر و ثواب برای خودم در عالمی دیگر نباشد و در این عالم هم در بیداری و آگاهی دیگران مؤثر گردد نویسنده از اهل ایمان التماس دعای هدایت و سعادت و از اهل حكمت و تفکر خوانش و نقد اثرش را خواستار است
پر واضح است از مؤمنان متفکر انتظارات مضاعفی دارد این شما و این هم هدیهی از خادمی اندک بضاعت که حاکی از ارادت خالصانه به ساحت علمی باشکوه استاد احمدیان است و به جميع علمای مخلص اسلام زادهم الله شرفاً و اعتباراً. با تمام قلب برای همگان هدایت و اخلاص و تعهد را که جامع تر از آن سراغ ندارم
و خیر دنیا و قیامت را در گرو همین سه کلمه می پندارم خواستارم.
ناصر علیار
۸۸/۲۰
فهرست مطالب کتاب
هر نوع بازنشر این متن با ذکر منبع «سایت خانه کتاب کردی” مجاز است.