متن یادداشت فرشاد مهدیپور بهشرح زیر است:
به بهانه روز جهانی ارتباطات و اطلاعات
بازاندیشی مساله اتصال جهانی و تحول مجازی
واقعیتی بهعنوان گذر از دوران سودای آزادی اینترنت و ورود به عصر انحصار اطلاعاتی موجب شده تا در شعار سال روز جهانی ارتباطات هم، بر توانمندسازی کشورهای کمترتوسعهیافته در برابر این انحصارطلبی تاکید شود. شعاری که شاید هدف از انتخاب آن جلب توجه جامعه جهانی به انقیاد ارتباطیِ موجود و لزوم مقابله با نابرابریهای اطلاعاتی عنوان شود. ابتکاری برای اتحاد کشورهای پیرامون در برابر کشورهای مرکز که از طریق ائتلاف مجازی آنها ممکن پذیر خواهد شد. البته در این راه، بخش بزرگی از شکاف اطلاعاتی در هژمونی ارتباطیِ کشورهای انحصارطلب نهفته است که در یک پوشش به ظاهر موجه به نام جریان آزاد اطلاعات تبلور یافته است.
با این همه بهروشنی ملاحظه میشود که کشورهای پیشرو در عرصه عدالتگستری و حذف نابرابریها، برای پیوستن به باشگاه کنشگران موثرِ جهانی و مبارزه با هژمونی کشورهای مسلط، دچار رنج اطلاعاتی و اطلاعرسانی شدهاند و چنین بهنظر میرسد که توانایی مبارزه با این چالشها و کاهش رنج ناشی از شکاف اطلاعاتی (فارغ از اقدامات قانونی در ابعاد ملی و بینالمللی)، تنها با رشد فناوریهای بومی برای حضور موثر در عرصه روایتگری و افزایش مرجعیت رسانهای در ابعاد بومی، ملی و بینالمللی و تقویت کنشگری روابطعمومیها برای ارائه روایتهای عینی و بدون جعل از واقعیتها به افکار عمومی است.
به بیان دیگر، مواجهه مطلوب با چنین پدیده فراگیری بدون هماهنگی و اهتمام همه ارکان یک نظام ارتباطی ملی (بهطور خاص حاکمیت، رسانهها و روابطعمومیها) در توجه به مسئولیتِ اجتماعیِ خود، شناسایی و بهکارگیری ظرفیتهای فنی و انسانی و انتخاب راهبردهای مناسب برای اقدام، فراهم نمیشود و این همان نگاهی است که به زعم رهبر معظم انقلاب با جهاد تبیین به سرمنزل مقصود خواهد رسید و لازم است که همه بخشها و نهادهای دولتی، خصوصی، عمومی و مردمنهاد در این راه اهتمام ویژه داشته باشند.
در آذرماه ۱۳۸۵ شورای عالی انقلاب فرهنگی به پیشنهاد معاونت وقت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، روز ۲۷ اردیبهشتماه را بهعنوان «روز ارتباطات و روابطعمومی» تعیین کرد چراکه به رغم این که ارتباطات موضوعی جهانی است اما روشها، دستهبندیها و محتوای آن، می تواند که در بعد ملی و یا در یک جبهه متحد منطقهای صورتبندی شود. بر همین اساس پاسخ و تدابیر این عرصه برای چالشها و اولویتهای کشورهای همسو میبایست مبتنی بر تأمین منافع ملی متناسب با جایگاه و وزن کشورها در یک بازی برد- برد باشد.
مبارزه با پروپاگانداها، جعل و دروغپردازیها، بازکردن گرههای ذهنی و بهطور کلی تلاش برای مقابله با تسلط سلطهگران بر مغزها جز با شناسایی نقاط قوت و جنبههای آسیبپذیر از یک سو و توجه به فرصتها و تهدیدها از سوی دیگر و بهدنبال آن، اتخاذ راهبردهای تفسیری، تحلیلی و تبیینی میسر نیست و انجام این مهم، وظیفه یک نظام ارتباطی ملی است که از طریق استفاده از ابزارهای سختافزاری و نرمافزاریِ متناسب و در اختیار، صورت عملی به خود میگیرد.
در پایان برخود لازم میدانم که در این روز قدردان تلاش مسئولانه همه همکاران خستگیناپذیرم در رسانهها و روابطعمومیها باشم که در یک سال گذشته ضمن توجه جدی به مشکلات و نیازمندیهای مردم، در تبیین و تفسیر واقعیتها نیز از هیچ تلاشی فروگذار نبوده و نقش بهسزایی در امیدآفرینی به جامعه و ایجاد یأس و نا امیدی در دشمنان نظام اسلامی ایفا کردند.