روایتی از کهنهکارترین دستفروش کتاب در مهاباد
«شهپول آتشپوش» که دوستداران کتاب او را «کاک شهپول» میشناسند، هر روز در جعبه آهنی خود را باز میکند. کتابها را در عناوین مختلف، تازه و قدیمی داخل جعبه روی هم میچیند تا زینت بخش سکوی نیم متری نبش گوشهای از چهار راه آزادی باشند.
این دستفروش قدیمی کتاب در شهرستان مهاباد به خبرنگار ایبنا میگوید: حدود ۳۹ سال است که شغل اصلیام دستفروشی کتابهای نو یا دست دوم است و عادت دارم هر زمان خالی که پیدا میکنم، کتاب مطالعه کنم و کتابهای زیادی خواندهام. هزاران جلد کتاب از فلسفه گرفته تا تاریخ، جامعهشناسی، ادبیات، کتب علمی، رمانهای ایرانی و خارجی دارم که بیشترشان را خوانده ام. بیشتر کتابها چاپ قدیماند اما کتابهای تازه هم پیدا میشود.
کاک شهپول ادامه داد: در ابتدا عکس و پوستر مشاهیر و بزرگان را می فروختم و کارم را با ۱۵ تا ۲۰ جلد کتاب آغاز کردم. روستا به روستا میگشتم در کنار پوستر و کتاب، آدامس محلی هم در کوله پشتیام داشتم و با روستاییان معامله میکردم. سپس تصمیم گرفتم تا کتابهایم را در شهر به فروش برسانم، اولین انتخابم جلوی مدارس بود. بعد در یکی از میادین اصلی شهر میچیدم و هر غروب آنها را جمع میکردم و به امانت به مغازه کتاب فروشی «مرحوم موفقی» که از اولین کتابفروشان مهاباد بودند، میسپردم و صبح از نو آغاز به کار کتاب فروشی سیار میکردم. تا اینکه اینجا نبش چهارراه برای ۳۹ سال است که مستقر شدهام و حالا چند کتاب فروش دیگر نیز به اینجا آمده و مشغول کارند.
وی افزود: قبلا به شهرستانهای دیگر همچون بوکان، سردشت، پیرانشهر نیز برای فروش کتاب میرفتم ولی چند ساله دیگر وقت نمیکنم و فقط به بساط در این چهارراه بسنده کردهام.
کاک شهپول گفت: کتاب شعری را با الهام از طبیعت و جغرافیای منطقه مکریان سرودهام که بیش از هزار بیت شعر در مورد تاریخ و فرهنگ مهاباد بوده و تمامی این اشعار دارای سند و پاورقی هستند و دو کتاب ترجمه و کتاب «فرهنگ نامهای کوردی» از لحاظ تشریحی و لغات کوردی به فارسی و کوردی به کوردی را دارم که تاکنون موفق به چاپ نشدهام. شغلم را بسیار دوست دارم و همین حرفه نیز به من کمک کرده تا قلم در دست بگیرم و نگارش کنم با توجه به اینکه در خانوادهای تنگدست به دنیا آمدم و به دلیل کمک کردن به پدرم در کار، از مدرسه رفتن باز ماندم.