چاپ دوم کتاب «تاریخ گریه» منتشر شد
کتاب پژوهشی «تاریخ گریه» اثر نویسنده و مترجم کُرد «صلاح حسنپهلوان» و از آثار مهم پژوهشی زبان و ادبیات کُردستان، که به وسیلهی «رضا کریممجاور» به زبان فارسی ترجمه و در نوروز سال ۱۴۰۲ به همّت «نشر آگه» در تهران منتشر و با استقبال خوب مخاطبان روبهرو شده بود، از سوی این ناشر تجدیدچاپ شد. «تاریخ گریه» در نوع خود اثری بدیع و نوین است و نهتنها در ادبیات کُردی و فارسی، بلکه در ادبیات اروپا و آمریکا نیز کمتر کتابی با این گستردگی به چنین مضمون بکری پرداخته است. استقبال مخاطبان زبان و ادبیات فارسی هم نشان از همین مسأله دارد.
کتاب «تاریخ گریه» در فصلهای سیوچهارگانهی خود میکوشد تا از منظری فلسفی، روانشناختی، اجتماعی و با کندوکاو در تاریخ و اسطورهها و افسانهها و واقعیتها، به بررسی گریه و زاری و شیون و سوگواری انسانها در جوامع و فرهنگهای متفاوت و تغییر و تحول آن در طول زمان بپردازد و تصویری کمابیش روشن از زوایای پنهان و آشکار آن بهدست دهد.
سخنگفتن از آن همه سوگ و تراژدی وناهمواری که تاریخ ما را فراگرفته است، میتواند در حکم منبعی برای بازنگری و یادآوری زمانهای گذشته بهکار گرفته شود… در حکم منبعی برای گفتن از پدیدهای که اگر تا حدودی روانشناختی و فیزیولوژیکی است، اما دلایل بیرونی و روابط سیاسی و اجتماعی بسیاری نیز در آن نقش دارند.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«در جوامع دموکراتیک، سران سیاسی و دولتمردان، احساس و عاطفهی چندانی در درون خود برنداشتهاند. در جوامع اروپایی، انسانیت تا آنجا وجود دارد که پای قوانین و منافع اقتصادی در میان باشد. کمک به نیازمندان، جزو سیاست کشورهای دموکراتیک اروپاست، اما این کمک نه بر پایهی مهر و محبت و دلسوزی، که بر اساس منافع اقتصادی استوار است. در دموکراسی اروپا، ترحم و دلسوزی و همدردی در آخرین مرحله مطرح میشود. ممکن است این ترحم و دلسوزی در سطح جامعه و سازمانهای آیینی وجود داشته باشد، اما در سطح دولت و سیاست وجود ندارد. اگر هم در سطح ناچیزی وجود داشته باشد، بیشک در پشت آن، پیام سیاسی و مسؤولیت سیاسی مهمی، خود را مخفی کرده است.
در اکثریت قریببهاتفاق نظامهای دموکراتیک نیز، احساس و عاطفه و همدردی، نوعی فریبکاری است… نوعی اهمیتدادن به مسائل مهم خود آن نظامهاست. سران دموکراتیک هم گریه میکنند، همچنانکه «بیل کلینتون» و «جورج بوش» و «آنگلا مرکل» و «تونی بلر» برای رویدادهای ساده گریه کردند؛ اما آیا آنها برای رخدادهای مهم زندگی ملتها و برای مشکلات بزرگ بشریت اشک میریزند؟ برای ویرانی محیط زیست و نابودی اقتصاد جهان و یتیمکردن هزاران کودک و بیخانمانکردن هزاران خانواده گریه میکنند؟ شاید هم گریه کنند، ولی چقدر میتوان حقیقت این گریهها را باور کرد؟!»