معرفی کتاب «جامعە شناسی سیاسی حزب کوملەی تجدید حیات کردستان»
شناسنامه کتاب: «معرفی کتاب «جامعە شناسی سیاسی حزب کوملەی تجدید حیات کردستان»، دکتر امیر سجادی، نشر مادیار، سنندج ۱۳۹۹.
دکتر امیر سجادی
جمعیّت ژ.ک «ژیانه وه ی کوردستان» (تجدید حیات کردستان) نخستین حزب سیاسی بود که پس از شهریور ۱۳۲۰ شمسی و به دنبال اشغال نظامی ایران تأسیس گردید. این حزب از میان لایه های سنتی و جدید خُرده بورژوازی شهرنشین کُرد در مهاباد سر برآورد. نوشتار پیش رو درصدد است با روش توصیفی ـ تحلیلی و با بهرهگیری از منابع، مآخذ و پژوهشهای تاریخی، پرسش های زیر را به بحث بگذارد: ۱ـ اساساً ساختار اجتماعی و تاریخ جدید کردستان چه نقشی در پیدایش جمعیّت ژ.ک داشت؟ ۲ـ چگونه پارادوکس های گفتمان ناسیونالیستی دولت مطلقه ی مدرن پهلوی به تکوین ایده ئولوژی حزب ژ.ک منجر شد؟ تکوین حزب ژ.ک در میان اقشار سنتی و جدید کُرد نتیجه ی تغییر و دگرگونی در ساختار نیروهای حاضر در صحنه ی اجتماعی کردستان بود. این تغییرات پیامد سیاستهای مرتبط با برنامهی مدرنیزاسیون دولت مطلقه ی مدرن پهلوی در نوسازی ساختار اجتماعی و برنامهی یکسانسازی فرهنگی این عصر به شمار می آید. این سیاست، نوع جدیدی از گروه گرایی مبتنی بر اقلیتهای زبانی و قومی را برانگیخت. به عبارتی، مدرنیزاسیون ضمن تضعیف و به حاشیه راندن نیروهای بازمانده از نظم پیشین، بستر اجتماعی و سیاسی مورد نیاز را برای ظهور نیروهای شهری کُرد فراهم نمود. رهبران و نخبگان این قشر تحت تأثیر گفتمان ناسیونالیستی دولت مطلقه ی مدرن پهلوی به ارائهی تعریف جدیدی از هویت قومی خود پرداختند. بدین ترتیب، پارادوکس گفتمان ناسیونالیسم دولت مطلقهی مدرن، به ظهور گفتمان ناسیونالیستی خاص گرای حزب ژ.ک در میان کُردها انجامید.
واژههای کلیدی: حزب ژ.ک، دولت مطلقهی مُدرن پهلوی، ناسیونالیسم قومی، کردستان ایران
مقدمه
تکثر و تنوع قومی و زبانی گروه های انسانی ساکن در ایران موجب شده است تا پژوهشگران حوزه ی علوم انسانی، ایران را به لحاظ جغرافیای قومی در زمره ی کشورهای موزائیکی تعریف کنند. نقش و جایگاه اقوام ایرانی در جغرافیای سیاسی ایران از موضوعات عمده ی تاریخ و گذشته ی این مرز و بوم است. از موضوعاتی که تاریخ معاصر ایران با آن مواجه بوده است، پدیده ی نو ظهور سیاسی شدن مسأله ی اقلیت های قومی در ایران و از آن جمله ظهور پدیده ی ناسیونالیسم و ملت گرایی در میان آنان است. به لحاظ تاریخی ظهور پدیده ی ناسیونالیسم به اروپای عصر روشنگری و به ویژه انقلاب فرانسه و تحولات مربوط به آن باز می گردد. فارغ از این که زمینه ها و علل ظهور اندیشه ی ناسیونالیسم در اروپا چه بود، ظهور و بروز پدیده ی ناسیونالیسم در ایران به طور مشخص به تحولات عصر مشروطه باز می گردد که طی آن به تدریج و برای نخستین بار مفاهیم ملت و ملی گرایی بر ذهن و زبان روشنفکران ایرانی آن عصر جاری شد. رخدادهای پس از انقلاب مشروطه و به قدرت رسیدن دولت مطلقه ی مدرن، ناسیونالیسم به قدرت صعود کرده ی ایرانی را به ایده ئولوژی رسمی حاکمیت پهلوی بدل ساخت. شیوه ی تعامل حکومت پهلوی با اقوام ایرانی که مبتنی بر سرکوب و انکار هویت فرهنگی آنان بود به تدریج زمینه را برای طرح اندیشه ی ناسیونالیسم قومی در میان نخبگان کُرد فراهم کرد. از این زمان به بعد، نخستین تکاپوهای گروه ها و دسته های سیاسی کُرد با تمایلات و گرایش های ملی گرایانه به صورت مخفیانه و پنهانی آغاز گردید. تکوین و شکل گیری جمعیت ژ.ک به عنوان نخستین حزب سیاسی کُردهای ایران با ویژگی های ملی گرایانه تبلور این فرآیند فرهنگی و سیاسی بود.
هدف از انتخاب موضوع این رساله، تلاشی هر چند مختصر برای بررسی و واکاوی علل و زمینه های سیاسی شدن اقلیت های قومی در ایران با تأکید موردی بر مسأله ی کُردها و پیامدها و عوارض مترتب بر آن در سال های ابتدایی دهه ی بیست شمسی می باشد. شناخت زوایای گوناگون حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کُردهای ایران دغدغه ی اصلی راقم این سطور را فراهم ساخته است. با توجه به اهمیت کردستان و جایگاه آن در جغرافیای سیاسی ایران، امید است که سیاست گزاران و دلسوزان این مرز و بوم ضمن بهره گیری از داده های پژوهش ها و تحقیقاتی از این نوع، با بکارگیری و استفاده ی بیش از پیش از ظرفیت ها و پتانسیل های کمتر مورد توجه واقع شده ی گروه های قومی به ویژه کُردها در حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به افزایش هم گرایی و وحدت ملی ایران یاری رسانند.
بیان مسأله
در سالهای اشغال ایران توسط نیروهای بیگانه در اثنای جنگ دوم جهانی، حزبی تحت عنوان «جمعیت ژ.ک» وارد صحنهی سیاسی کردستان ایران گردید.این حزب نخست در مهاباد و سپس در سر تا سر مناطق کرد نشین ایران تا کرمانشاه دست به فعالیت فرهنگی و سیاسی زد. اتخاذ راهبرد فرهنگی – اجتماعی ژ.ک در برخورد با مسائل عمومی کردستان در سالهای فعالیت این حزب از نوشتههای به جای مانده از این حزب به خوبی هویداست. از نگاه حزب، فقر و تاخر فرهنگی موجب ایجاد چند پارگی، دسته بندیها و اختلافات عدیده ای در حیات اجتماعی ـ سیاسی کردستان شده بود که این معضل را ناشی از مبانی فرهنگ ایلی و عشایری ساختار اجتماعی کردستان ميدانست. ژ.ک، سازمان عشایری حاکم بر کردستان را عمده ترین مانع بر سر راه رشد و ارتقاء فرهنگی و بازسازی آگاهی تاریخی و اجتماعی در جامعهی کردستان ميشمرد. از نگاه ژ.ک رهبران سنتی هم چون روسای عشایر، زمینداران قبیله ای و شیوخ مذهبی عاملان باز تولید این وضعیت بودند. بنابراین، این سه قشر بیش از همه آماج انتقادات و حملات ژ.ک واقع گردیدند.
بر پایه این اصل که تاریخ هر حزب، تاریخ گروه اجتماعی خاصی است، ميتوان ژ.ک را حزبی دانست که پایگاه طبقاتی آن را اقشار سنتی و مدرن خُرده بورژوازی شهری کُرد تشکیل ميدادند. این حزب ساختار سازمانی و نیمه مخفی داشت و از انضباط فوق العاده ای برخوردار بود. ژ.ک، با تدوین برنامه ای ضمن تبیین اهداف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود درصدد برآمد تا با انتشار ارگان حزبی به نام نیشتمان (میهن) و همچنین نشر چند مجله و جزوه، گفتمان جدیدی را در جامعهی کردستان پی ریزی کند. هر چند که اهداف مورد نظر ژ.ک محقق نشد و وقوع حوادث و رخدادهای سال ۱۳۲۴ شمسی ژ.ک را به پایان حیات سیاسی خود نزدیک ساخت؛ چنان که این تحولات موجب بروز انشقاق و تشتت سیاسی در ساختار سیاسی آن گردید. عللی هم چون شیوهی بازی رقبای سیاسی، که عمده ترین آنها روسای عشایر، زمینداران قبیله ای و شیوخ مذهبی بودند، ژ.ک را به اتخاذ شیوههای تند سیاسی وادار ساخت و موجب دگرگونی ماهیت عمدتاً فرهنگی ـ اجتماعی آن گردید و از دیگر سو، فشارهای بیرونی که از جانب اتحاد شوروی وارد ميشد، ژ.ک را به پایان حیات سیاسی خود نزدیک کرد و سرانجام، حزب به ناچار و بدون اعلان رسمی، منحل شد.
سؤالهای پژوهش
سؤال اصلی
چگونه سیاستهای عمومی دولت مرکزی و ساختار اجتماعی و تاریخ جدید کردستان به شکل گیری حزب ژ.ک انجامید؟
سؤالهای فرعی
۱ـ چگونه تناقضهای گفتمان ناسیونالیستی دولت مطلقهی مدرن پهلوی به ظهور حزب ژ.ک در کردستان ایران منجر شد؟
۲ـ بر بستر چه شرایط تاریخی و عوامل زمینه ای حزب ژ.ک شکل گرفت؟
۳ـ پایگاه اجتماعی و طبقاتی حزب ژ.ک را چه گروهها و طبقاتی تشکیل ميدادند؟
فرضیههای پژوهش
فرضیهی اصلی
تکوین حزب ژ. ک، نتیجهی مستقیم دگرگونی و تغییراتی بود که طی سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ شمسی ساختار اجتماعی جامعهی کردستان را دستخوش تغییر و تحول ساخته بود این دگرگونی، نخست موجب توسعهی شهر نشینی و گسترش کمّی و کیفی قشر تحصیل کردهی شهری در جامعهی کردستان شد. سیاست برخورد با ایلات و اسکان اجباری آنان نیز، ضمن به چالش کشیدن و تضعیف قدرت رهبران سنتی جامعهی کرد، زمینه را برای روند انتقال قدرت از رهبران ایلی – عشیره ای به نخبگان شهری فراهم ساخته بود. پیامد عمدهی این تغییر و دگرگونی، پیدایش گروهی روشنفکر بود که حامل اندیشههای ناسیونالیسم قومی بودند و همینها هستهی اولیهی حزب ژ.ک را به وجود آوردند.
فرضیههای فرعی
۱ـ از آنجا که گفتمان ناسیونالیستی دولت مطلقهی مدرن پهلوی مبتنی بر انکار و سرکوب هویت اقوام ایرانی بود، همین گفتمان ناسیونالیستی، امکان و بستر ظهور گفتمان ناسیونالیستی خاص گرا را فراهم کرد. بدین ترتیب، کارکرد متناقضنما گفتمان ناسیونالیستی حکومت مطلقه مدرن پهلوی زمینه را برای ظهور گفتمان ناسیونالیسم قومی در میان نخبگان کُرد فراهم ساخت و در واقع تکوین حزب ژ.ک پیامد فرآیند متناقضنما مدرنیتهی سیاسی عصر پهلوی اول بود.
۲ـ هر چند شورشهایی همچون شورش اسماعیل آقا (سمکو) ساختار اجتماعی، سازمان سیاسی و نوع رهبری عمدتا ایلیاتی داشت، اما اندیشهی ناسیونالیسم را دستاویز قرار داد. اعتراض و سرانجام قیام ملا خلیل، یکی از رهبران مذهبی منطقه، به قانون متحد الشکل کردن لباس و بر سر گذاشتن کلاه پهلوی نیز علی رغم آن که دارای ماهیتی مذهبی بود، اما با مطالبات و درخواستهای فرهنگی کُردها همراه شد. از سوی دیگر، تبلیغ و ترویج ایدهی ناسیونالیستی و فعالیتهای مخفی گروه «جمعیت آزادی خواهان کردستان» (۱۳۱۷ شمسی) در منطقهی موکریان، هم چنین تحولات منطقه ای که در جوامع کُردهای کشورهای ترکیه و عراق در جریان بود و به شکل گیری گفتمان ناسیونالیسم قومی در میان آنان انجامیده بود و بالطبع تاثیر این رویدادها بر کُردهای ایران، همگی زمینه و بستر تاریخی تکوین گفتمانی را فراهم کردند که حزب ژ.ک را به عنوان نماد و سخنگوی این گفتمان در سال ۱۳۲۱شمسی به وجود آورد.
۳ـ گسترش پدیدهی شهر نشینی و رشد کمّی و کیفی گروه تحصیل کردهی شهرنشین در کردستان و آشنا شدن این دسته با فضای فرهنگی،اجتماعی و سیاسی جامعهی در حال تغییر ایران به واسطهی سکونت، تجارت و مبادلات بازرگانی در مراکز شهری بزرگ هم چون تبریز و تهران، که خود به شدت تحت تاثیر برنامهی مدرنیزاسیون حکومت پهلوی قرار گرفته بودند، زمینهی تکوین گروهی از نخبگان شهری را در کردستان فراهم ساخت که این گروه به واسطهی تحصیلات و مشاغل صنفی و اداری شان به لحاظ ساختار طبقاتی، در زمرهی طبقهی خرده بورژوایی قرار ميگیرند که ایدئولوژی آنها را اندیشهی ناسیونالیسم قومی شکل داده بود.
هر نوع بازنشر این متن با ذکر منبع «سایت خانه کتاب کردی” مجاز است.