نقد کتاب: “هویت فرهنگی و سینمای کرد”
?شناسنامه کتاب: « هویت فرهنگی و سینمای کرد » اثر دکتر خسرو سینا، انتشارات لوگوس، سال چاپ ۱۳۹٦
✍منتقد: دکتر فرزاد حاجی میرزایی (دکترای فلسفە )
?این کتاب را میتوان نخستین تألیف منتشرشده درزمینهٔ سینمای بومی در ایران دانست.
کتاب به لحاظ فرم و محتوا دارای ویژگیهای منحصربهفردی است که خواندن آن را برای خواننده کنجکاو وعلاقهمندجذابتر میکند.
?ساختار کلی اثر با استفاده از روش نظریه زمینهای (GT) تنظیم، تألیف و صورتبندی شده است.
در کدگذاری و تعریف مفاهیم به لحاظ نظری از دیدگاهها و نظرات متفکرانی چون «اسمیت، گیدنز و اندرسون» در تبیین مفهوم «هویت فرهنگی» و سایر مفاهیم کلیدی بهره برده است.
?در بخش روششناسی نظری سینمای کُرد از نظریه بازنمایی استوارت هال استفادهشده است.
روششناسی بررسی علل و زمینهها و شرایطی که باعث شکلگیری و نضج سینمای کُرد چه از زبان «دیگری- خود» و چه بعدها از زبان «خود-خود» موضوع بعدی کتاب است.
?برای تبیین چگونگی شکلگیری موج نو سینمای کُرد با استفاده از نظریات اندیشمندانی چون «نوول اسمیت، تری لاول، جرج هواکو» که هر سه از نظریهپردازان بزرگ حوزه جامعهشناسی سینما هستند پیش میرود.
?به باور مؤلف، سینما قویترین ابزار برساخت گفتمانِ هویتی محسوب میشود که در پیدایی موج نوی سینمای کُرد خود را نشان داده است.
با پیروزی جنبش اصلاحات در ایران موج نو سینمای کُرد با آثار کسانی چون بهمن قبادی، ابراهیم سعیدی، طاها کریمی، شهرام علیدی، سالم صلواتی و دیگران متولد میشود.
?موج نو سینمای کردی با تولید اولین اثر سینمایی به زبان کُردی در ایران «زمانی برای مستی اسبها» اثر بهمن قبادی به کمال و بلوغ خود میرسد. عمدهترین مشخصههای این سبک سینمایی استفاده از لوکیشن هایی با طبیعت سخت و دشوار و کوههای پوشیده از برف و فضای رازآلود کوههای کردستان است. نمادسازی، زبان استعاری و چندلایه، نمایش رنج و محرومیت، نمایش آدابورسوم و اسطورهها، آیرونی کلامی و بدنی، اغراق در کاراکترها و نمایش نوعی عدم تعین و عدم قطعیت از مشخصەهای این سبک سینمایی است؛ اما علاوه بر مشخصههای فوق عمدهترین دغدغه این آثار دو عنصر «زبان» و «هویت» است که پیوند گسست ناپذیری با یکدیگر دارند.
? بررسی مکان و فضا و ماتریکس در سینمای کُرد یکی از جذابترین بخشهای این اثر است.
نکاتی که به نظرم نیاز بیشتری به نقد و بررسی فراتر از محتوای کتاب دارد، یکی وزن و جایگاه زبان در برساختِ هویت فرهنگی است و دیگری استنتاجِ «هویت ملی» از «هویت فرهنگی». و اینکه آیا از هویت فرهنگی ضرورتاً و بطور موجه هویت ملی منتج می شود؟
?پرسش دیگری که به نظرم باید مولف قدری به تبیین آن بپردازد این است که چگونه جریان شکل گیری سینمای کرد در چهار کشور متفاوت یک خط سیر را دنبال می کند و تابع یک منطقِ دیالکتیکی است و تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر چهار کشور را می توان در درون یک چهارچوب مفهومی گنجاند؟
?بیشک کار سترگِ دکتر خسرو سینا آغاز این راه است و الحق که خوش آغازی است و رخداد مبارکی است.