? عنوان مقاله :بینازبانی نویسندگان کرد: خوانشی پسااستعماری از سالهای ابریِ علی اشرف درویشیان
✍ نویسنده:دکتر ماهرو رشیدی رستمی
?انتشارات جان هاپکینز امریکا
?پدیدهی نوشتن به زبانی غیر از زبان مادری، که «بینازبانی ادبی» نامیده میشود، (Kellman, Translingual Imagination)، به طور گستردهای در رابطه با ادبیات کشورهایی که استعمار را توسط قدرتهای اروپائی تجربه کردهاند مورد بحث قرار گرفته است. بسیاری از نویسندگان عصر استعمار ناگزیر به استفاده از زبان تحمیلی اروپائی برای به تصویر کشیدن وضعیت خود در آثارشان بودهاند. برخی از آنان مناسب بودن و کفایت زبان تحمیلی را برای توصیف تجربه پسااستعماری مورد استنطاق قرار دادهاند و به دلیل رها نمودن زبان مادری خود و مشارکت در شکوفایی زبان سلطه احساس گناه کردهاند . چینوا آچه به، برای مثال، اعتراف میکند که ننوشتن به زبان مادری «به مانند خیانتی دهشتناک است و منجر به احساس گناه میشود» (۶۴)
?با این حال، نوشتن به زبانی غالب ضرورتاً به معنای ادغام یک نویسنده بومی در فرهنگ استعماری نیست. در نقد پسااستعماری مطرح شده است که وقتی مردمان بومی تاریخ و میراث خود را با استفاده از زبان استعمارگر مینویسند این اقدام نوعی مقابله با نیروهای سرکوبگر استعماری است. (Kharbe 42
به گفته اشکرافت، گریفیث و تیفین، متون پسااستعماری روگردانی از استانداردِ استفادهی هنجاری و صحیح از زبان مرکز است، که به عنوان ابزار به کار بسته میشود و به شیوههایی مورد استفاده قرار میگیرد که به طور گسترده تجربیات متفاوت فرهنگی را نشان میدهد(۳۸-۳۹)
?شیوههایی مانند استفاده از سنت شفاهی و روشهای خاص روایت به عنوان استراتژیهایی زیرزمینی توصیف شدهاند که نویسندگان بومی از آن برای مقاومت در برابر یکسانسازی استفاده کردهاند. این «مال خود کردن» زبان استعماری بدین معناست که نویسنده پسااستعمار زبان مرکز را برای بیان تمامی ضرب المثلها، چیستانها، آوازها، سرودها، افسانهها و عبارات مصطلح به تصرف در میآورد و بدین طریق حس شفاهی در متن نگاشته شده را حفظ میکند. نتیجه متنی است که باورهای مختلف را تلفیق میکند و به هم پیوند میزند و مرکز یا حاشیه را برتری نمیدهد، اما در عوض دیالکتیکی بین زبانهای مرکز و حاشیه ایجاد میکند (۴۱).
?استراتژیهای «مال خود کردن زبان» قابل اعمال به آثار اقلیتهای کرد در ترکیه، ایران و سوریه است. این استراتژی ها نشان می دهند چگونه این متون بینازبانی، با ادغام زبان رسمی در زبان بومیِ کردی خود، در برابر تک فرهنگگراییِ تحمیل شده از سوی دولت مقاومت نشان میدهند، و بدین طریق ناهمگن بودن فرهنگ ملی را به نمایش میگذارند. بدین منظور سالهای ابری، رمان فارسیِ علی اشرف درویشیان، برای بررسی مطابق استراتژیهای نوشتار پسااستعماری که اشکرافت، گریفیث و تیفین در «بازنوشت امپراطور» (۱۹۸۹) عنوان میکنند، انتخاب شده است تا نشان دهد این رمان متنی ترکیبی و بینافرهنگی است که سلسله مراتب زبانی را از طریق تضعیف هنجارهای زبانی که بدان نوشته شده است، دگرگون میکند و به موجب آن در شکل گیری ادبیاتی که ترکیبی بودن متون پسااستعماری نویسندگان کرد را تصدیق میکند، سهیم است.
♦️نسخه اصلی این مقاله در فصلنامه مطالعات رمان با مشخصات ماخذشناسی (Studies in the Novel, Volume 48, Number 4, Winter 2016, pp. 462_476) از سوی انتشارات دانشگاهی جان هاپکینز امریکا به چاپ رسیده است و نسخه فارسی آن به پیشنهاد نویسنده خانم دکتر ماهرو رشیدی رستمی دانش آموخته دکترای مطالعات فرهنگی از دپارتمان نمایش و مرکز مطالعات کردشناسی دانشگاه اگزتر انگلستان از طرف خانم منا رشیدی رستمی جهت انتشار اختصاصی در کانال خانه کتاب کردی ترجمه شده است.
دانلود کامل مقاله دانلود مقاله انگلیسی